تامین مالی زنجیره ارزش کشاورزی
تدوین راهبرد و طراحی روش ها
نکات فنی
توانمندسازی روستاییان برای غلبه بر فقر
مشخصات فنی و مطالب مندرج در این مقاله، صرفاً بیانگر مواضع صندوق بین المللی توسعه کشاورزی سازمان ملل متحد(ایفاد) بوده و به معنای مداخله در سیستم قانونی هیچ کشور، قلمرو، شهر یا ناحیه یا مقامات آن و یا تعدی به مرزهای آنها نخواهد بود.
اتلاق مفاهیمی همچون "اقتصادهای توسعه یافته" و "در حال توسعه"، صرفاً برای راحتی ارجاع و آمار استفاده شده و لزوما به عنوان قضاوت در مورد سطح توسعه یک کشور یا منطقه خاص، نمی باشد.
این یادداشت فنی مشتمل بر پیشنهادات و دستورالعمل هایی عملی برای مدیران برنامه ریزی و مدیران و تیم های طراحی پروژه کشورها بوده تا در طراحی و پیاده سازی برنامه ها و پروژه ها کمک کند. این توصیه های فنی با هدف حمایت از سیاست های تامین مالی روستایی ایفاد و نیز، تصمیمات و ابزارهای مربوطه ارائه شده و باید همراه با اسناد و ضمائم تخصصی آن خوانده و پیاده شوند. کارشناسان میدانی، ارائه دهندگان خدمات مالی، کارشناسان وزارتخانه های دولتی و سازمان های توسعه ای غیر دولتی نیز می توانند این دستورالعمل های فنی را مورد بهره برداری قرار دهند.
این کار تحت نظارت بخش تامین مالی روستایی، متشکل از مایکل هام، فرانچسکو ریپولی و امیلی کلمن، تهیه و نهایی شده است. مولف و تیم تامین مالی روستایی از هرگونه نظرات و پیشنهادات مفید در خصوص مطالب این نوشتاراستقبال می کنند.
فهرست مطالب
مقدمه
هدف از این یادداشت فنی
1 - مفهوم تامین مالی زنجیره های ارزش در بخش کشاورزی
- تعریف واژه های کلیدی
- مدل های کسب و کار
- ابزارهای ترویج روند تامین مالی زنجیره های ارزش در بخش کشاورزی
- نوآوری ها
2- راهبرد و طراحی توصیه های موثر بر برنامه های مربوط به زنجیره های ارزش کشاورزی و تامین مالی زنجیره های ارزش کشاورزی
- تامین مالی زنجیره های ارزش
- توصیه هایی برای طراحی و اجرای تامین مالی زنجیره ارزش در بخش کشاورزی
- توصیه هایی برای تعریف یک "راهبرد تامین مالی زنجیره های ارزش" و "مدل کسب و کار"
- توصیه هایی برای انتخاب شریک و تسهیلگر
- توصیه هایی برای پشتیبانی ازظرفیت سازی و تسهیلگری
- توصیه هایی برای مدیریت و نظارت بر برنامه ها
3- اصول و دیدگاه های کلی برای آژانس های توسعه ای
4- پرسش های متداول
منابع
این یادداشت فنی توسط واحد اموال، بازارها و بنگاه های بخش مشاوره فنی و برنامه های کلان ایفاد و برای گروه کشاورزی و تامین مالی سازمان خواربار و کشاورزی
ملل متحد (FAO)، تهیه و تدوین شده است. در این یادداشت سعی شده تا نیازهای شمار بسیاری از پروژه ها و برنامه هایی که از "زنجیره ارزش" [1]به عنوان ابزاری مهم برای سرمایه گذاری و تامین مالی مهم استفاده می کنند، برآورده شود.
ابزار مالی
مولف اصلی این مقاله کالوین میلر، ارشد ارشد در صنعت کشاورزی و گروه مالی، زیرساخت های روستایی و بخش کشاورزی و صنایع غذایی از سازمان فائو هستند.
*****************************
هدف از این یادداشت فنی
این یادداشت فنی با هدف کمک به مدیران برنامه ها و طراحان پروژه های کشوری ایفاد[2] تهیه و تدوین شده تا آنان را نسبت به موارد زیر توجیه نماید:
•تغییر و تحول در بخش کشاورزی و زنجیره های ارزش مدرن و نیز، چگونگی تاثیر این دانش در بهبود فرآیند دسترسی به تسهیلات مالی؛
•چگونگی تامین خدمات مالی درزنجیره ارزش و به نفع کشاورزان و صاحبان کسب و کار کشاورزی فعال در زنجیره ها و کل کشور؛ و
•معرفی بهترین شیوه ها در طراحی راهبرد اجرای برنامه ها به نحوی که بتوانند زمینه تقویت زنجیره های ارزش اولویت دار را با اجرای فعالیت هایی در جهت شناسایی نیازهای ظرفیتی و تامین مالی، زیرساخت های لازم برای سیاست های کلان و ساز وکارهای حمایتی، فرهم آورند.
این یادداشت فنی به عنوان یک راهنما برای طراحی مدل اجرایی برنامه ها عمل کرده و موجب توسعه توان رقابتی زنجیره های ارزش در بخش کشاورزی می شود. انتظار می رود این دستورالعمل، باعث توسعه و ترویج یکپارچگی مالی شده و به تحقق اهداف توسعه دولت ها و سازمان های فنی و مالی کمک کند.
مقدمه:
اگر چه محتوای این یادداشت فنی، به تشریح تامین مالی زنجیره ارزش در بخش کشاورزی می پردازد، ولی باید تأکید کرد که تامین مالی و کارکرد آن به ماهیت و محتوای زنجیره های ارزش و فعالانی که در آن دخالت دارند، وابسته است. برای پروژه های سازمان ملل و سایر پروژه های بزرگ مقیاس توسعه ای، فعالیت ها اغلب نیازمند ملاحظه و هدفگذاری همزمان در چندین زنجیره ارزش هستند. البته این مهم، مستلزم انعطاف پذیری و پیش بینی شرایط و الزامات خاص هر زنجیره ارزش و محتوای آن خواهد بود.
1- مفهوم تامین مالی زنجیره های ارزش در بخش کشاورزی
اصطلاح "تامین مالی زنجیره ارزش"[3] اشاره به جریان بودجه و نقدینگی در فرآیندهای مختلف یک زنجیره ارزش دارد. این پدیده به یک یا تمام خدمات مالی، تسهیلات و خدمات پشتیبانی در زنجیره ارزش و برای تامیننیازها و محدودیت های افراد درگیر در آن زنجیره، اتلاق گردیده که برای به دست آوردن منابع مالی، یا تضمین منافع کسب و کار، خرید محصولات خام، کاهش خطر و یا بهبود بهره وری در داخل زنجیره ارائه می شوند. این این خدمات، به هر دو شکل تامین مالی داخلی و خارجی به شرح زیر اشاره دارد:
•تامین مالی داخلی زنجیره ارزش خدمتی است که در داخل زنجیره ارزش اتفاق می افتد مانند زمانی که یک تامین کننده اعتبار از یک کشاورز حمایت مالی نموده و یا زمانی که یک کارخانه معتبر منابع مالی را قبلاً ( برای بازاریابی محصول همان کارخانه) در اختیار یک واسطه بازار قرار می دهد.
• تامین مالی خارجی زنجیره ارزش نیز اشاره به منابع خارج از زنجیره داشته و ناشی از روابط میان زنجیره ارزش و سازوکارهای آن است. برای مثال، وام هایی که از سوی بانک ها و بر اساس قرارداد میان کشاورزان و خریداران معتبر و یا در قبال "قبض انبار" از انبارداران بنام منطقه، به کشاورزان اعطاء می شود.
این تعریف از تامین مالی زنجیره ارزش درکشاورزی سنتی مرسوم نبوده و شامل خدمات موسسات تامین کننده منابع مالی مانند بانک ها و اتحادیه های اعتباری برای فعالان در زنجیره ها نمی شود مگر آنکه ارتباط مستقیمی با زنجیره ارزش، بشرح فوق وجود داشته باشد.
تعریف واژه های کلیدی
•زنجیره ارزش: شامل فعالان (در بخش های خصوصی و دولتی، از جمله ارائه دهندگان خدمات) و مراحلی از فعالیت های ارزش افزوده ی دخیل و یا مولد فرآورده ای از یک محصول تا سبد مصرف در کشاورزی شده و معمولاً به عنوان مجموعه ای از نهاده ها، فرایندها و جریانها "مزرعه تا سفره"[4] شناخته می شوند(میلر و دا سیلوا، 2007).
•تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش: به ارزیابی فعالان و عوامل موثر بر عملکرد یک فعالیت صنعتی(فرآوری) و روابط میان فعالان آن اشاره داشته که منجر به شناسایی موانع اصلی درافزایش کارآیی، بهره وری و رقابت پذیری آن صنعت شده و چگونگی غلبه بر این چالش ها را ارائه می کند (Fries، 2007).
•تامین مالی زنجیره ارزش: به جریان خدمات و تسهیلات مالی در فرآیند تکمیل زنجیره ارزش برای رفع موانع رشد و توسعه اتلاق می شود(Fries، 2007).
تامین مالی زنجیره های ارزش فرصت مغتنمی است برای گسترش بودجه کشاورزان، بهبود بهره وری و بازپرداخت منابع مالی و باعث تقویت و یا تحکیم ارتباط میان فعالان در زنجیره ارزش می شود. این مهم می تواند کیفیت و اثربخشی اعتبارات مالی در زنجیره های ارزش بخش کشاورزی را به طرق زیر بهبود بخشد:
•شناسایی موارد تامین مالی لازم برای تقویت زنجیره ها؛
•تطبیق تسهیلات مالی با نیازهای فعالان در زنجیره ها؛
•کاهش هزینه های مبادله با تخفیف مستقیم در صورت بازپرداخت کل وام پس از فروش محصول؛ و
• استفاده از مدیریت دانش و تجربه در اجرای زنجیره های ارزش با هدف کاهش خطرات وارده بر زنجیره و فعالان آن.
لازم به ذکر است که تامین مالی زنجیره ها در بخش کشاورزی یک هدف توسعه ای نبوده بلکه ابزار دستیابی به سایر اهداف اجتماعی و اقتصادی تلقی می شود. این رهیافت، رویکردی مالی و مجموعه ای از ابزارهاست که می تواند در تامین مالی کشاورزی و کسب و کارهای مربوطه مورد استفاده واقع شود.
AVCF[5]می تواند دسترسی مالی را تسهیل کرده و موجب کاهش هزینه های کشاورزی و خطرات تامین مالی شود.
مدل های کسب و کار
استراتژی توسعه یا تقویت زنجیره های ارزش به نوع مدل کسب و کار بستگی دارد. اصطلاح "مدل کسب و کار"[6] در زنجیره های ارزش، اشاره به مقدار ارزش افزوده ای دارد که در داخل شبکه تولید کنندگان، تامین کنندگان و مصرف کنندگان پدید می آید. این مدل شامل فعالان، فرایندها و منابع موجود در کل سیستم زنجیره ارزش می شود، حتی اگر این سیستم متشکل از بنگاه های چندگانه باشد. مفهوم مدل کسب و کار با استراتژی کسب و کار (فرآیند طراحی مدل کسب و کار) و عملیات کسب و کار مرتبط می باشد. اگر لازم است تا تامین مالی زنجیره ارزش مالی موفق باشد، در آنصورت باید زنجیره ارزش را به عنوان یک ساختار واحد منظور نمود و چنین مدلی با این ساختار، چارچوب لازم برای تحلیل های بعدی فراهم می شود.
زنجیره ارزش را نباید به یک بخش یا زیربخش تعمیم داد، بلکه شامل گروه خاصی از تولید کنندگان متعامل و مرتبط و سایر فعالانی است که یک "بازار خاص"[7] را مدیریت و تامین می کنند.
رابطه بین خریداران و فروشندگان را می توان به روش های ارتباطی مختلف و در امتداد یک فرآیند مستمر به شرح زیر توصیف کرد:
•بازار فوری یا نقطه ای، بازاری است که در آن، تولید کنندگان در فضای نوسان قیمت ها، مایلند کالاهای خود را به فروش برسانند. این اقدام، از نظر قیمت گذاری بازار، بیشترین خطر را در بر دارد.
•قرارداد تولید و خرید، که به طور کلی به عنوان "کشاورزی قراردادی"[8] شناخته شده است.
• رابطه بلند مدت، اغلب غیررسمی، و با اعتماد و یا وابستگی متقابل؛
•سرمایه گذاری مالی توسط یکی از خریداران به نفع تولید کننده، با سطح بالایی از اعتبار و وابستگی تولید کننده؛ و
•یکپارچگی عمودی کامل.
جدول 1 نمایی کلی از سازمان کار و بازاریابی تولید کنندگان خرده پا را در ارتباط با ساختار پیوند کشاورزان با بازار و یا زنجیره ارزش نشان می دهد. آین ارزیابی مبنایی برای مدل های کسب و کار در متن زنجیره ها و رهیافت های مالی مربوطه بوده و متناسب با میزان افزایش فعالیت ها، توسعه می یابد.
جدول 1 نمایی کلی از مدل های سازمانی و بازاریابی تولید کنندگان خرده پای کشاورزی در کشورهای در حال توسعه
مدل | پیشران سازمانی | دلائل منطقی |
تشکل های تولید کننده-محور | - تولید کننده های خرد، بویژه در قالب گروه هایی نظیر تشکل ها یا تعاونی ها - کشاورزان بزرگ | - دسترسی به بازار های جدید - کسب قیمت های بالاتر در بازار - تضمین و پایداری موقعیت بازار |
خریدار-محور | - صنایع فرآوری - صادرکنندگان - تاجران، عمده فروشان و سایر فعالان سنتی بازار - خرده فروشان
| - تضمین روند عرضه - افزایش حجم عرضه محصولات - تامین منافع و انتظارات بازار- جذب و تشویق مشتریان بیشتر |
تسهیلگر-محور | - سازمانهای غیر دولتی(سمن) و دیگر نهادهای پشتیبان - دولت های ملی و محلی | - بازارسازی برای فقرا - تسهیل روند توسعه محلی و ناحیه ای |
یکپارچه | - تشکل های پیشرو - بازارهای بزرگ(سوپر مارکت) - بازارهای چند ملیتی | - بازارهای جدید و پر رونق - قیمت مناسب و کیفیت مطلوب - انحصار در بازار |
از این رو، تغییر رویکرد از یک مدل ارتباطی خریدار- فروشنده کنترل نشده به سمت یک مدل یکپارچه تر، چشم اندازهای تأمین مالی در داخل و خارج زنجیره ها را بهبود می بخشد.
خرده فعالان در کشورهای در حال توسعه، بخش قابل توجهی از فقرای روستایی را تشکیل داده و سهم مهمی از تولید مواد غذایی را بر عهده دارند. به همین دلیل، آنها را باید به عنوان "گروه هدف"، مهم تلقی نمود و فرصت هایی برای افزایش رفاه اجتماعی-اقتصادی طیف کثیری از مردم، تخصیص داده و امنیت غذایی آنها را بهبود بخشیده و اقتصاد ملی کشور را تقویت نمود. بنابراین باید بر روی مدل هایی تاکید شود که مشارکت کامل تولیدکنندگان خرد در زنجیره ارزش را ترغیب کند. جدول 1 تشکل های خاص تولید کنندگان و وبازاریابان خرده پا را نشان می دهد- این یعنی رابطه بهتر و موثر ترکشاورزان با بازار و تکمیل زنجیره ارزش. این تحلیل پایه ای برای مدل های کسب و کار مبتنی بر زنجیره ارزش و رهیافت های تامین مالی همراه آن بشمار رفته و قابلیت گسترش در بخش های مختلف را خواهد داشت که متعاقبا تشریح می شوند.
مدل های کسب و کار مبتنی بر تولید کننده از منتهی الیه زنجیره منشاء شده و می توانند موفق باشند اما با دو مشکل عمده مواجه هستند:
نخست، تولید کنندگان و حتی دیگران که به مصرف کننده نزدیکترند، ممکن است درک درستی از نیازهای بازارنداشته باشند.
دوم، تولید کنندگان اغلب مجبورند برای تأمین مالی، تلاش کنند مگر آنکه بتوانند شریکی قوی پیدا کرده و یا کمک مالی لازم را از خریدار یا دیگران تامین کنند.
مدل های مبتنی بر خریدار پایه ای برای تامین مالی بیشتر زنجیره های ارزش هستند. این به نفع خریداران است تا جریان قابل اعتمادی از محصولات را تضمین نماید، و اغلب آنان از تامین مالی به عنوان راهی برای تقویت تولید و / یا ترغیب تولیدکنندگان، فرآوری کنندگان و دیگرفعالان در زنجیره ها برای فروش محصول خود به آنها با شرایط خاص، استفاده می کنند. اغلب، هنگام تأمین مالی ، شرایط مذکور در چارچوب قرارداد، تبیین شده و "کشاورزی قراردادی"[9] رایج ترین مدل زنجیره ارزش مبتنی بر خریدار بشمار می رود.
مدل های مبتنی بر تسهیگر[10] نیز در کشورهای متعددی مشاهده می شود که در آن، یک واحد کشت و صنعت در کنار طیفی از تولیدکنندگان معیشتی (خرده پا) فعالیت می کند. هزینه های سازماندهی و آموزش تولیدکنندگان خرد توسط شرکت های تجاری را باید بسیار بالا تصور نمود. در نتیجه، با واسطه گری برخی سازمان های توسعه ای، از جمله سازمان های غیر دولتی[11] و نهادهای دولتی، در قالب خدمات تسهیلگری، فرصت هایی را برای یکپارچه سازی و مشارکت تولیدکنندگان خرد در زنجیره های ارزش تجاری، فراهم آورده و تامین مالی، مولفه مشترک و مهم این ترتیبات قلمداد شده است. ناگفته نماند که با هدف پایداری بلند مدت، فرآیند تسهیلگری واقعاً محدود به زمان بوده و لذا مستلزم یک استراتژی زمانی منعطف است. اکثر رویکردهای تسهیلگری در جهت توسعه زنجیره های ارزش در جهان، موفق بوده اند و در صورت سازماندهی و آموزش مناسب، درآمد همه شرکت کنندگان در زنجیره ارزش افزایش خواهد یافت.
در نهایت، یک "زنجیره ارزش یکپارچه" نه تنها تولید کنندگان را به سایرین نظیر تامین کنندگان نهاده ها، واسطه گران، فرآوری کنندگان، خرده فروشان و خدمات رسانان از جمله تامین کنندگان مالی در امتداد زنجیره متصل می کند، بلکه بسیاری از این فعالان را از طریق مالکیت و / یا روابط قراردادی رسمی، به یکدیگر پیوند می زند. مدل یکپارچه بسیاری از ویژگی های دیگر مدل ها، مانند ارتباط قوی با ترتیبات چند جانبه، راهنمایی های فنی و انطباق لازم با استانداردها را در خود داشته و دارای ساختار کنترل شده و یکپارچه ای از جریان زنجیره های ارزش و خدمات مربوطه است.
ابزارهای ترویج روند تامین مالی زنجیره های ارزش در بخش کشاورزی
مهمتر از همه، AVCFیک رویکرد در روند تامین مالی بشمار رفته ودر متن آن، از درک درستی از تولید، ارزش افزوده و فرآیندهای بازاریابی برای تعیین نیازهای مالی فعالان در زنجیره استفاده شده و چگونگی تأمین مالی بهینه برای عوامل درگیر در زنجیره ها را مد نظر قرار داده است.
بسیاری از ابزارهای گوناگون و نوآورانه را می توان به کار گرفته یا در جهت تامین نیازهای مالی خاص، پیش بینی کرد. کالاها و جریان نقدینگی مناسب را نیز، می توان در راستای تأمین مالی و کاهش خطرات آن، مد نظر قرارداد.
جدول 2- دسته بندی ابزارهای مالی که معمولاً در فرآیند تامین مالی زنجیره های کشاورزی مورد استفاده واقع می شوند.
دسته بندی | ابزار ها |
تامین مالی محصول | اعتبارات مربوط به تجار تامین مالی تامین کننده نهاده ها تامین مالی شرکت های بازاریابی و عمده فروشی تامین مالی شرکت های پیشرو |
تامین مالی قابل بازیافت | -تامین مالی تجاری قابل بازیافت -عاملیت
|
تضمین دارایی های فیزیکی | تامین مالی به استناد قبض انبار قراردادهای قابل خرید مجدد |
تسهیلات کاهش خطر | بیمه قرارداد خرید آتی خرید سلف تامین مالی لیزینگی (خرید لیزینگی) |
ارتقاء شرایط مالی | ابزارهای تضمینی تضمین وام ها تامین مالی مشترک توسط موسسه ها
|
ابزارهای مختلف مالی رایج در AVCFبه پنج دسته تقسیم می شوند(جدول 2):
این ابزارها در ضمیمه 1 تشریح شده و مزایا، محدودیت ها و پتانسیل کاربردی آنها، در پیوست 2 خلاصه شده است.
این ابزارها را می توان به تنهایی مورد استفاده قرار داد، اما ترجیحاً استفاده از چند مورد از آنها در یک زنجیره توصیه شده است. بسیاری از آنها در طیف کثیری از انواع سازوکارهای تامین مالی استفاده می شود و منحصر به AVCF نیستند. با این حال، شاید ابزارهایی مانند عاملیت[12] در تجارت و یا تولید، رایج باشد، ولی کاربرد آنها در تامین مالی کشاورزی، اغلب جدید و ناآشناست. مهم است که توجه داشته باشید که استفاده از یکی یا چند مورد از این ابزارهای مالی به خودی خود، پیکره تامین مالی زنجیره ارزش را نمی سازد؛ بلکه تامین مالی زنجیره ارزش رهیافتی است که از ابزارهای متناسب با هر زنجیره استفاده می کند.
مطالعه شرح و مفهوم 16 ابزار متنوع و موثر در تامین مالی زنجیره ها در ضمیمه 1 مفید خواهد بود. به هر حال، در طراحی برنامه های توسعه، شناخت کاربرد ها و پیامدهای این ابزارها بسیار مهم ارزیابی شده و در پیوست 2راهنمایی هایی در این رابطه آمده است.
البته لازم نیست که دولت ها و سازمان های کمک کننده آشنایی کاملی از ابزارهای یاد شده در تامین زنجیره ارزش داشته باشند. در عوض، باید الف) از مزایا و خطرات ابزارهای مختلف تامین مالی زنجیره ها برای اقشار مختلف بهره برداران مطلع بوده، و ب) از مکانیزم های مناسب
برای تجویز و مدیریت درخواست اعتبار آنها، اطمینان حاصل نمایند.
نوآوری ها
تعدادی از نوآوری های کلیدی نقش مهمی در رشد و توسعه شیوه های تامین مالی زنجیره های ارزش در بخش کشاورزی ایفا کرده اند. نوآوری در فرایند ها به توسعه مدل های تجاری کمک کرده و موجب بهبود سیستم های کشاورزی قراردادی، تسهیل ارتباطات در مبادله کالاها و دیگر جنبه های عملیاتی زنجیره های ارزش شده است. نوآوری های مالی نیز، مشتمل بر استفاده رو به رشد از ترتیبات مالی میان تولید کننده-خریدار-عرضه کننده در جهت کاهش هزینه ها و خطرات هستند. با ملاحظه این پیوندها در زنجیره ارزش، می توان تا حد زیادی نیاز به پول نقد را درپرداخت ها و معاملات کاهش داده و در نتیجه، هزینه های تامین مالی را به حداقل رساند.
نوآوری های تکنولوژیکناظر بر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سامانه های همراه بانک، ، پشتیبانی فنی تلفن همراه، شبکه های الکترونیکی و غیره از جمله؛ سیستم های بهبود یافته مدیریت اطلاعات برای ارائه انواع خدمات مالی مناسب است که موجب ارتقای کارایی نظام تامین مالی زنجیره ها شده است. و بالاخره، نوآوری ها در برنامه ریزی کلان که خدمات ترویجی را به سمت اولویت بندی، تقویت زنجیره ارزش و سرمایه گذاری در زیرساخت های حمایتی هدایت کرده اند.
حمایت از نوآوری ها نقش مهمی در IFADو سایر نهادهای توسعه ای دارد. به هر حال، باید ضمن ملاحظه جدیدترین تکنولوژی ها و ایده های آزمایش نشده، برانواع نوآوری های موثر در جهت کاهش هزینه ها و خطرات و بهبود خدمات تاکید داشت.
2- راهبرد و طراحی توصیه های موثر بر برنامه های مربوط به زنجیره های ارزش کشاورزی و تامین مالی زنجیره های ارزش کشاورزی
طراحان برنامه ها و پروژه ها در موسسات توسعه با چالش های بسیاری روبرو هستند. آنها باید اولویت های توسعه چندگانه و دغدغه های دولت ها، اهدا کنندگان و ذینفعان را با مسائل مربوط به پایداری، درآمد، ایجاد اشتغال و سود را مد نظر قرار دهند. چگونه برنامه هایی که آنها طراحی می کنند، به تسهیل و تحقق اثرات مورد نظر کمک می کنند؟ توصیه های زیر به منظور ارائه اصول و راهنمایی های عملی در پاسخ به این سوال، قابل اشاره اند:
توصیه هایی برای طراحی و اجرای تامین مالی زنجیره ارزش در بخش کشاورزی
اهداف روشنی برای توسعه داشته باشید!
اهداف توسعه دولت و / یا نهاد توسعه ای باید قبل از تصمیم گیری در مورد گروه هدف، منطقه یا بخش و ملاحظات در زنجیره ارزش خاص، روشن و صریح باشد.
از یک رهیافت توسعه ای معتبر استفاده کنید!
بطورکلی، برای به حداکثر رساندن روند بازگشت به جامعه و به گروه ها و مناطق هدف واولویت دار، تلاش کنید. بنابراین، در طراحی زنجیره های ارزش و سازوکارهای تامین مالي زنجيره های ارزش، ملاحظات مهمی از جمله؛ مدیریت، روابط قدرت میان فعالان در زنجیره، کنترل و پایداری زنجیره ها و بهره برداران اصلی این فرآیند را مد نظر داشته باشید. یک تلاش هدفمند برای ملاحظه و مشارکت تولید کنندگان خرد و خانواده های فقیر در متن زنجیره های ارزش یکپارچه را نیز پیش بینی نمایید.
شناسایی طرح های ابتکاری در کسب و کار های شاخص و قوی
چنانچه انتظار پایداری فعالیت ها را داشته باشیم، در آنصورت بخش صنعت باید رقابتی باشد. در یک بخش یا زیربخش رقابتی، رقابتی ترین و نمونه ترین زنجیره های ارزش باید شناسایی شوند. همواره از فعالیت های ضعیف و فاقد چشم انداز پایداری بلند مدت، اجتناب نمایید.
دانش لازم در مورد زنجیره ارزش را کسب کنید!
طراحی فعالیت های موثر مستلزم ارزیابی ساختار و پویایی زنجیره ارزش هدف است. اطمینان حاصل کنید که تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش انجام شده و پتانسیل ایجاد ارزش افزوده در زنجیره فراهم شده است. این تحلیل نشان خواهد داد که آیا فعالان و تولید کنندگان اولیه می توانند از منافع ناشی از سازماندهی زنجیره بطور موثر، بهره مند شوند و آیا هزینه های سازماندهی و ایجاد زنجیره ارزش و خدمات مالی را می توان از حاشیه سود محصول تامین نمود. انواع تجزیه و تحلیل های مستقل و موضوعی را انجام دهید تا در خصوص چگونگی تفکیک بازار کار توسط جنسیت ها در زنجیره ارزش تصویر واضحی داشته باشید. عوامل و خصوصیات موثر در دسترسی مردان و زنان به منابع مولد (نهاده ها) را نیز در نظر بگیرید.
قبل از هر گونه فعالیت مالی، ابزار های غیر مالی جایگزین را مد نظر قرار دهید!
اهدا کنندگان باید در غیاب گزینه های دیگر، تامین مالی مستقیم برای فعالان زنجیره های (تجاری) ارزش را مد نظر داشته باشند. جایگزین های احتمالی برای هدایت منابع مالی پشتیبان عبارتند از:
•ارتباط کارگزاری با موسسات اعتباری خرد[13] و سایر مؤسسات مالی معتبر؛
•برگزاری کارگاه های آموزشی، جمع آوری دست اندرکاران برای بررسی نحوه کشف راه حل ها در روابط کسب و کارهای معمول؛
•ارائه کمک های فنی به سازمان های تولید کننده و یا فعالان اصلی درزنجیره ها برای کمک در تبیین نیازهای اجرایی دقیق و پایدار در زنجیره (از جمله خدمات مالی مربوطه)؛
•تسهیل ارتباط با صادرکنندگان (یا واردکنندگان در بازارهای هدف) و کسب اطمینان از دسترسی مناسب به بازارهای مطمئن و پایدار برای ایجاد ارزش افزوده به نفع تامین کنندگان و سرمایه گذاران در سطح محلی را در نظر داشته باشید.
هر کدام از اینها فضایی را ایجاد می کنند که تجار یا فعالان مالی می توانند که از آن زاویه وارد بازار شده و فعالان زنجیره ارزش را با منابع مالی مورد نیاز در جهت بهبود عملکرد زنجیره ارزش، بهره مند سازند.
از فاصله میان بخش خصوصی و دیگر فعالیت های ابتکاری توسط کمکهای مالی بلا عوض[14]، اجتناب کنید!
اهدا کنندگان باید بسیار مراقب باشند تا ازتخریب بازارهای مالی توسط فعالیت های مالی بلاعوض ممانعت نمایند. اهدا کنندگان باید تنها شکاف های مالی را تامین کرده و فقط به عنوان یک ابزار و اقدام موقت در راه اندازی اولیه[15] ابتکارات، ظاهر شوند. آنها نباید از کمک های بلاعوض در تامین مالی فعالیت هایی که قبلا از طریق خرید دین آنها را حمایت می کردند، استفاده کنند. یارانه ها باید محدود به گروه ها و موقعیت هایی شوند که درحال حاضر مورد حمایت فعالان بازار (شامل موسسات مالی خرد و سایر ارائه دهندگان خدمات مالی) نبوده و به سوی فعالیت هایی هدایت شوند که چشم انداز پایدار و مولدی در ایجاد زنجیره های ارزش داشته باشند.
از رویکرد گام به گام استفاده کنید!
تامین مالی بلاعوض می تواند در مرحله راه اندازی و برای تأمین بودجه توسعه فعالیت های زنجیره ها استفاده شود ، اما پس از آن، این نوع تامین مالی باید به شکل پایدارتری به سمت خرید یا تامین مالی دین[16] محلی هدایت شود. خدمات مالی جاری به فعالان زنجیره باید از محل درآمد حاصل از همان زنجیره تامین و پرداخت شود تا ضامن پایداری آن باشد. در این خصوص باید از رویکردی مفید در جهت تغییر تدریجی حمایت های مالی اهدا کنندگان به خدمات مبتنی بر منافع ناشی از تجارت محصولات زنجیره ها، با راهکارهای مشخص و جدول زمانی روشن، استفاده شود.
شرایط لازم برای هم افزایی میان کمک مالی بلاعوض و تامین مالی دین را فراهم آورید!
در ابتدا و در روند طراحی زنجیره ها با موسسات مالی محلی مشورت کنید تا اطمینان حاصل شود که این برنامه ضامن سرمایه گذاری در زنجیره ارزش و زیرمجموعه های ارزشمند بوده و تامین کنندگان مالی به آن اعتماد خواهند کرد. تلاش های بعدی باید آنها را در متن زنجیره ارزش و در راستای استراتژی توسعه تامین مالی زنجیره ها قرار دهند. تامین مالی محلی بهترین مسیر برای تداوم این فعالیت است، لذا فرآیندی را طراحی نمایید که به سمت تامین وتوسعه محلی هدایت شود؛ این ویژگی راه خروج را برای اهدا کنندگان برنامه کمک های بلاعوض هموار نموده و بهترین شیوه در
تضمین بازدهی اجتماعی و اقتصادی فعالیت هاست.
از تامین مالی زنجیره های ارزش کشاورزی برای ساخت یا تقویت ارزش و اعتبار فعالان زنجیره استفاده کنید!
رویکرد تامین مالی زنجیره ها در بخش کشاورزی با ارتباطات و روابط خود در میان فعالان موضوع، می توانند به اعتباربخشی و اعتماد زایی فعالان این عرصه کمک کرده و لذا، از اهداف توسعه در جهت دسترسی فزاینده به منابع مالی و یکپارچگی آن حمایت می کنند. این رویکرد ممکن است با ملاحظه تامین مالی درون زنجیره (به عنوان مثال، تامین مالی صنایع تبدیلی از فعالیت های تولیدی کشاورزان)، و توانمندسازی فعالان، بتواند رکورد خوبی از مسئولیت پذیری و رقابتمندی مالی را فراهم آورد که به نوبه خود فرصت هایی را برای تامین مالی خارجی پدید خواهد اورد.
تامین مالی کشاورزان توسط یک شرکت فرآوری کننده محصول (درون زنجیره ای) ممکن است در وضعیتی که در آن هیچ تامین مالی خارجی موجود نیست، راه حل بسیار خوبی باشد. البته، تامین مالی هنگامی که از هم تفکیک شده و به موسسات مالی تخصصی سپرده می شود، بهتر عمل میکند. از این رو، مهم است که با مزایا و محدودیت های تامین مالی درون زنجیره ای آشنا شده و همچنین، لزوم تکامل بالقوه چنین ترتیباتی را در طول زمان تشخیص دهیم.
توصیه هایی برای تعریف "راهبرد تامین مالی زنجیره های ارزش" و "مدل کسب و کار"
الف- استراتژی ها و مدل های تامین مالی زنجیره های ارزش در بخش کشاورزی باید انعطاف پذیر باشند.
تامین مالی زنجیره ها یک رویکرد جامع و یکپارچه است، نه یک ابزار واحد یا "دستورتهیه غذا" که باید دنبال شود. این سازوکار، نوعی تجزیه و تحلیل هدفمند ازفرآیند کامل زنجیره ارزش وروابط میان فعالان آن تلقی می شود. ابزار واقعی مورد استفاده و کاربرد آنها، به زنجیره ارزش خاص و مدل کسب و کار، بستگی داشته و در طول ارزیابی زنجیره ارزش، شناخته و انتخاب می شود. این ابزار متناسب با شرایط، تغییر کرده و باید در طول اجرای برنامه با توجه به منافع و ظرفیت های شرکا و مخاطبان در آن، قابل تغییر باشد.
ب- راهبردهای توسعه تامین مالی مطلوب در زنجیره های ارزش ومدل های کسب و کار را ترویج کنید!
بهترین استراتژی ها یا مدل های کسب و کار به شرایط و میزان بلوغ زنجیره های ارزش مربوطه بستگی دارند. آژانس های توسعه ای می توانند نقش سازنده ای در روند گفتگو میان فعالان و در خصوص جوانب مثبت و منفی یک راهبرد و مدل در مقایسه با دیگر راهبردها و مدل ها، ایفا کنند.
در نهایت، باید در مورد نقشه راه، و ترجیحاً در قالب یک طرح راهبردی یا طرح کسب و کار، توافق لازم میان دست اندرکاران حاصل شود.
ج- از طرح های ابتکاری فعالان زنجیره ارزش، پشتیبانی کنید!
خلق یک زنجیره ارزش موفق نوعی کارآفرینی قلمداد می شود. گرچه اهدا کنندگان / تامین کنندگان مالی می توانند نقش حمایتی ایفا کنند، ولی راهبردهای مفید، اگر توسط فعالان پیشرو درون زنجیره طراحی شوند، از کارآیی موثرتری برخوردار خواهند شد. در طراحی و ارزیابی فعالیت ها، مهم است بدانیم که منشاء ابتکارها کدامند. در ابتکارات مبتنی بر ایده تولید کنندگان، چالش اصلی آن است که چطور بازاریابی موردی یا یک زنجیره تامین را به یک زنجیره ارزش تبدیل کنیم (به عنوان مثال؛ تنظیم موازنه میان عرضه و تقاضا در یک بازار جدید).
در مدل مبتنی بر خریدار نیز، چالش عمده، همانا شناسایی مناطق تولید رقابتی و تنظیم روند تولید محصولات، متناسب با نیازهای خریداران است. گاهی اوقات، تسهیل کننده ها ( مثلاً سمن ها، دولت یا آژانس های تخصصی)، تولید کنندگان و خریداران را در یک زنجیره به هم پیوند می دهند.
صرف نظر از نقطه ورود، ویژگی حیاتی در یک رویکرد زنجیره ارزش پیشرو، این است که یک فعال مبتکر و موفق در زنجیره ای خوشنام، آماده است تا زمان و منابع لازم را در مسیر ایجاد روابط میان تولیدکنندگان و خریداران نهایی آماده کند. مبادله اطلاعات و اعتماد سازی ازجمله شاخص های خوب در تامین منافع متقابل بشمار می روند که بدون آن ها، تامین مالی زجیره ها محقق نخواهد شد. فعالان زنجیره ارزش در مقایسه با عوامل بیرون زنجیره ها، دسترسی آسان تری به اطلاعات مفید در مورد دیگر فعالان زنجیره ها دارند، و به ویژه از تمایل و توانایی بالقوه مخاطبان(مشتریان) خود در پای بندی به قراردادها مطمئن تر هستند. این عوامل به عملکرد بهتر آنها در زنجیره ارزش کمک می کند، خصوصاً آنکهزنجیره ها توسط فعالانی از درون زنجیره ها، طراحی ومدیریت شده باشد.
توصیه هایی برای انتخاب شریک و تسهیلگر
شرکای مناسب انتخاب کنید!
"این چیزی است که ما تولید می کنیم." طراحی یک زنجیره ارزش نیاز به فردی با روحیه کارآفرینی دارد تا برای سرمایه گذاری در محصولات یا فرآورده های جدید، اقدام کند. بنابراین، موفقیت راهبرد تامین مالی منوط به انتخاب شرکای مناسب است. به جای انتظار برای شرکای سرمایه گذار، اتخاذ یک رویکرد اجرایی تر می تواند به نفع شرکا و زیربخش های کشاورزی و موثرتر واقع شود. البته، این مهم مستلزم بررسی و تحقیقات بیشتر توسط اهدا کنندگان و قبل از انتخاب شریک مناسب خواهد بود.
شریک پیشرو و موثر در تامین مالی زنجیره ارزش، شناسایی وانتخاب کنید!
یک فعال موثر در زنجیره، مانند تشکل بازاریابی کشاورزان یا یک صنعت فرآوری، می تواند مدیریت فرآیند های زنجیره ارزش را در دست گرفته و در نتیجه، هدایت عملیات و اهداف زنجیره را عهده دار شود. ای. چنین عاملی می تواند نقش مهمی ایفا کرده و در تامین مالی درون زنجیره ای به تامین کنندگان و / یا ایجاد رابطه کاری با تامین کنندگان مالی برای تامین مالی تولید کنندگان و تامین کنندگان نهاده ها، شارکت می کند.
هزینه ها را بطور موثر تامین نمایید!
هزینه ها و خطرات را می توان با ارائه تامین مالی از طریق قوی ترین فعالان زنجیره کاهش داد. تأمین مالی کسب و کارهای قوی تر و کم خطرتر کشاورزی که اکثرآ در انتهای زنجیره هستند، موجب تقلیل هزینه های مالی ناشی از حفاظت خطرات می شوند. سازمان های کمک کننده و دولت ها، با تاکید بر راه و روش های کارآمدتر وموثرتر برای تأمین مالی متقاضیان خرده پا ، باید از تامین مالی مستقیم آنها خودداری نمایند.
از پیوند و تفکیک جریان خدمات مالی و توسعه زنجیره های ارزش حمایت کنید!
مؤسسات مالی، اعم از اعتبارات خرد، تعاونی های اعتبار یا بانک ها، به ندرت تمام قسمت های زنجیره ارزش را به تنهایی تامین مالی می کنند. البته اغلب ، تامین مالی به تنهایی اقدام کافی محسوب نمی شود زیرا فعالیت های زنجیره های ارزش اغلب مستلزم پیوند میان تولید کنندگان اولیه (کشاورزان) با بازارهای پر رونق است. این ویژگی منوط به تبدیل زنجیره تامین محلی[17] به زنجیره ارزش است که مطابق با خواسته های این بازارهای جدید است. در حالی که جنبه های توسعه و تامین مالی در ارتباط نزدیک به هم هستند، اما توصیه می شود که به وضوح از هم متمایز و جدا شوند زیرا ماهیت این دو حوزه فعالیت با یکدیگر تفاوت دارند. از آن جهت که توسعه زنجیره ارزش بر ایجاد و ارتباط مناسب کانال های بازاریابی تمرکز داشته و حال آنکه تامین مالی زنجیره بر ارائه پایدار خدمات مالی تاکید دارد.
به سمت جدایی شفاف نقش ها و وظایف حرکت کنید!
توسعه زنجیره ارزش به طیف وسیعی از فعالان زنجیره ارزش، تسهیل کننده ها، ارائه دهندگان خدمات مالی و دیگر پشتیبانی ها بستگی دارد. این نقش ها باید به وضوح تعریف شوند، به ویژه در فرآیند ایجاد زنجیره های ارزش نوپدید که در آن ها، وظایف دست اندرکاران و موسسه ها بدرستی تبیین و تفکیک نشده است. اگر عملکرد مالی توسط یک فعال زنجیره ای، مانند یک تعاونی بازاریابی کشاورزی، انجا پذیرد، در آنصورت باید توجه داشت که وظایف از لحاظ ظرفیت نهادی، مدیریت و حسابداری، از هم تفکیک شوند. یکی دیگر از دلایل روشن در تقسیم بندی نقش ها، ضرورت ظرفیت سازی بدون تهدید سایر فعالان ذیربط در زنجیره هاست. نباید انتظار داشت که یک موسسه مالی خرد یا بانک، مسئولیت ظرفیت سازی و سازماندهی امور زنجیره را بپذیرد، حتی اگر این فعالیت ها برای کاهش ریسک(درتامین مالی) ضروری باشد. این تکالیف را می توان با کمک تسهیل کننده زنجیره و در چارچوب یک بودجه و فعالیت مشخص، مدیریت نمود. اهدا کننده یا سرمایه گذار می تواند در این امر، نقش راهنما ایفا کند.
ارتباط بین موسسات مالی محلی ورهبران محلی در زنجیره ارزش را تسهیل کنید!
آژانس های توسعه ای که در جستجوی ایده هایی برای ارتقاء ساز و کار تامین مالی زنجیره ها هستند، می توانند روند مذاکرات بین فعالان زنجیره و موسسات مالی را تسهیل کرده و خدات آموزشی و پشتیبانی فنی به هر دو ارائه نمایند. موسسات مالی که هنوز در فرایند تامین مالی بخش کشاورزی فعال نشده اند، نیاز به توجیه بیشتردر خصوص زنجیره ارزش و نحوه مدیریت خطرات ناشی از اعطای وام به بخش کشاورزی خواهند داشت.
سرمایه گذاران را در اقدامات کاهش خطر مشارکت دهید!
راه های بسیاری وجود دارد که بانک ها یا موسسات مالی خرد می توانند در روند کاهش خطر شرکت کنند. به طور کلی، اگر تمام معاملات تجاری از طریق موسسه مالی ذیربط انجام شوند، این ابتکار موجب ظهوراطلاعات واقعی ازعملکرد زنجیره ها شده و اعتماد نهادهای مالی در حمایت از زنجیره را تقویت خواهد نمود. مثالها در جدول 3 نشان داده شده اند.
جدول 3- خطرات احتمالی برای تامین کنندگان خدمات مالی
اقدامات کاهش خطر
| نوع ریسک
|
موسسه های تأمین مالی، با اتخاذ رویکرد جامع در زنجیره ها که فراتر از وام گیرنده و در واقع به سلامت و پایداری زنجیره ها می اندیشد، با کسب اطلاعات بهتر و بیشتر از ظرفیت شرکای زنجیره ها و ارتباط میان آنها، از جمله ظرفیت تولید کنندگان، بر تولید کیفی و کمی محصول تاکید می کنند. بعلاوه انها می توانند مدیریت تعاملات مالی برای عوامل وفعالان مختلف در زنجیره (مانند تامین کنندگان نهاده ها، صاحبان تاسیسات ذخیره سازی و تجارت) و پوشش بیمه مناسب را عهده دار شود.
|
خطرات تولید:این خطرات از عوامل مختلفی ناشی می شوند(نظیر تامین نهاده ها، فقدان يا تاخیر در تامین اعتبار، کیفیت پایین استانداردها، ذخیره سازی و بسته بندی نامناسب ، خطرات آب و هوا، بیماری ها و غیره).
|
تشکل های تولیدی قوی (تعاونی های کشاورزان)و / یا سامانه های همبسته و گروهی (تضمین های متقابل بر اساس پس انداز) با ارائه برخی اطمینان ها موجب پایداری ورعایت مفاد قرارداد ها شده و خطرات "فروش های حاشیه ای" را کاهش می دهند. عرضه مطمئن محصول و تضمین آن از طریق رسید انبار، امکان تعامل بهتر را برای تامین کنندگان مالی زنجیره ها فراه می آورد. | خطرات عرضه:به شرایطی اشاره دارد که تولید کنندگان(کشاورزان) به تعهدات مندرج در قرارداد خود در تامین محصول خام پایدار نیستند. یک مشکل همیشگی، فروش های حاشیه ای(خارج از ضوابط) محصول است که موجب بهم ریختگی در ساز وکار بازپرداخت اعتبارات کشاورزی می شود.
|
عدم بازپرداخت اقساط اعتبارات از سوی فعالان زنجیره را می توان تا حد زیادی به وسیله ورود یک فعال خوشنام و مطمئن در زنجیره، کاهش داد. مشارکت چنین فعالانی کمک می کند تا ضریب اطمینان چرخه افزایش یابد. این نوع ترتیبات با ورود فعالان موثق( با تزریق سرمایه و تشویق اعضا به پس انداز و سرمایه گذاری) ونیز، با اعمال اقدامات احتیاطی برای مقابله با خطرات اجتناب ناپذیر(مانند افت یا تخریب محصول)، سبب تقویت زنجیره و خنثی شدن ریسک های مالی می شود. تامین مالی از طریق ترتیبات سه جانبه، نه تنها کارایی اعتبارات اعطایی را بهبود می بخشد، بلکه موجب کاهش خطرات وام های راکد و جذب نشده می شود. | خطرات مالی:این موضوع به عدم بازپرداخت اعتبارات ارائه شده به کشاورزان، سایر تولید کنندگان و فعالان زنجیره ارزش مربوط می شود. این خطر توسط تامین کننده خدمات مالی[18] یا عامل زنجیره[19] که در نقش تامین کننده مالی خرد به کشاورزان و سایرفعالان ظاهر می شود، تقبل می گردد. |
انعقاد قراردادهای ثابت از طریق زنجیره، به ثبات گردش مالی کمک می کنند، به ویژه هنگامی که باید از وابستگی به یک بازار اجتناب شود. عقد توافقنامه فروش یا صادرات نیز از سازوکارهای قوی درمذاکره و تعامل با سرمایه گذاران است به خصوص زمانی که تامین مالی سایر کسب و کارهای کشاورزی در زنجیره ارزش را عهده دار می شوند. در بازار های معتبر، مانند کانال های نمایشگاهی و تجاری، رابطه خریدار، حتی برای گروه های کوچک تولیدی، می تواند به طور قابل توجهی خطرات بازاریابی را کاهش دهد. بالاخره آنکه، اعمال استانداردهای لازم در تولید محصول و صدور گواهینامه های کیفی و بهداشتی (درقالب برند سازی) نیز می تواند خطرات را کاهش دهد. |
خطرات بازاریابی:این مهم، از عدم توانایی فروش محصول در زمان مناسب، به مقدار درست و با استاندارد کیفی قابل قبول، ناشی می شود. این ویژگی شامل وضعیت بازار در کوتاه و دراز مدت بوده و به استفاده یا عدم استفاده از قراردادهای بازاریابی برمی گردد. |
پیوندهای مستقیم با بازارهای نهایی مصرف کنندگان می توانند روند قیمت های منصفانه و نسبتا پایدار را ترویج نمایند. فناوری اطلاعات می تواند کاهش مخاطرات قیمتی را کاهش دهد. ترتیبات قراردادی شفاف، به ارزیابی بهتر خطرات توسط تامین کنندگان مالی زنجیره ها (FSP) کمک می کنند. قراردادهای سلف و معاملات آتی نمونه هایی از مکانیسم های پیشرفته در جهت تثبیت قیمت در فرآیند تامین مالی زنجیره ها بشمار می روند. |
خطرات قیمتی:این خطرات ازنوسانات قیمت های بازار و در دوره، مثلا بین زمان عقد قرارداد زراعی و تاریخ تحویل محصول آن ناشی می شود. این خطرات معمولاً بسته به نوع قرارداد بر تولیدکنندگان / کشاورزان و یا عوامل خرید محصول، تحمیل می شود.
|
بیمه کشاورزی، از جمله بیمه شاخص آب و هوا، پتانسیل خوبی برای کمک به خرده فعالان، خدمات دهندگان مالی و تامین کنندگان نهاده های تولید بوده و سطح مدیریت آنها را در کاهش خطرات کوچک و متوسط مانند خشکسالی یا بارش شدید، بالا می برد. کشاورزان می توانند پوشش های بیمه ای را به عنوان بخشی از یک بسته حمایتی (مثل اعتبارات و سایر خدمات مالی، فن آوری، اطلاعات کشاورزی و ...) دریافت کنند و یا گاهی اوقات به عنوان یک سازوکار مستقل، مورد استفاده قرار دهند. بهبود راندمان اعتبارات برای فعالان زنجیره ها از منظر بازپرداخت اقساط، یک گام حیاتی در این فرآیند تلقی می شود. هر دو اهدا کنندگان و سرمایه گذاران باید از این دست دیدگاه های متعادل حمایت کنند. |
خطرات آب و هوایی:این خطرات نیز، به شوک ناشی از آب و هوا، مانند خشکسالی یا سیل، مربوط می شود. شوک های آب و هوایی می توانند کشاورزان و خانواده ها را در دام فقر گرفتار سازند، اما خطرات اینگونه شوک ها بهرحال، تمایل کشاورزان را به سرمایه گذاری در فعالیت هایی که بهره وری آنها را افزایش داده و موجب بهبود وضعیت اقتصادی آنها می شود، محدود می کند.
|
توصیه هایی برای پشتیبانی ازظرفیت سازی و تسهیلگری
ظرفیت سازی برای تولید کنندگان خرد و ضعیف در زنجیره را به منظور حمایت از رشد و بلوغ زنجیره ارزش مد نظر قرار دهید!
ظرفیت سازی برای تولید کنندگان خرد و ضعیف در زنجیره باید همزمان با حمایت از درک زنجیره ارزش و ظرفیت سازی در فعالان عمده زنجیره ارزش بوده تا زمینه توانمند شدن آنان به شرکت کنندگان فعال درزنجیره ها فراهم آید. دو مرحله مهم در تکامل یک زنجیره وجود دارد که کشاورزان کوچک را نیز مورد ملاحظه قرار می دهد. نخست، کشاورزان باید به طور موثر به بازارهای جذاب تر متصل شوند، که البته مستلزم بکارگیری توانایی آنها در تولید دقیق محصول (مشتری مداری)، مطابق با مشخصات فنی (مانع یکپارچگی) است. دوم، باید یک گذر به سمت تامین مالی پایدار محلی (مانع دسترسی) پیش بینی شود. اهدا کننده (سرمایه گذار یا تامین کننده مالی زنجیره) می تواند با حمایت ازفعالیت های مورد نیاز در جهت توسعه زنجیره ها نقش موثری در تسهیل روند تحول به سمت تامین مالی پایدار و محلی ایفا نماید. موفقیت تکامل در روند تامین مالی زنجیره را باید با استفاده از میزان مشارکت مراکز اعتبارات خرد محلی و موسسه های مالی رسمی ارزیابی نمود.
فعالیت ها را بر اساس ارزیابی صحیح ازنیازمندی های ظرفیت سازی طراحی کنید!
باید نیازهای مربوط به فرآیند ظرفیت سازی برای هر یک از فرصت های تامین مالی را بخوبی شناسایی نمود. خصوصاً در یک زنجیره ارزش در حال ظهور، بسیاری از جنبه های فعالیت را باید مورد توجه قرار داد. چنانچه تامین کننده های مسئولیت ظرفیت سازی در زنجیره ها را نپذیرند، ولی مشارکت آنها در تدوین یک استراتژی موثر را نباید نادیده انگاشت. بعلاوه ، آنها باید ظرفیت خود را برای مقابله با این وظایف تقویت کرده، تسهیلات مناسب فراهم نموده و متقاضیان وام را از نقطه نظر تامین مالی، ارزیابی نمایند.
تشکل های تجاری و خدماتی بوجود آورید!
جهانی شدن فشار بیشتری بر کسب و کارهای فردی وارد می آورد تا در زمره صنایع رقابتی قرارگیرند. کسب و کارها و فعالان در زنجیره های ارزش پایدار میل به مشارکت در فرآین دانش داشته و بر ایجاد روابط مستحکم و برد-برد تاکید می کنند.
چرخه مدیریت دانش و آموزش را تسهیل کنید!
متاسفانه، مفاهیم تامین مالی و بسیاری از ابزارهای آن به خوبی درک نشده است. دانشگاه ها، موسسات آموزش علوم بانکی و نهاد های توسعه ای باید تشویق به پشتیبانی از طراحی بسته های آموزشی مورد نیاز برای ظرفیت سازی مورد نیاز در زنجیره ها شوند. آژانس های توسعه ای، کسب و کارهای کشاورزی و سرمایه گذاران می توانند و باید بر اساس تجربیات جهانی و ارتباط خود با مراکز ترویج دانش، سهم عمده ای در تولید و ارتقاء دانش لازم پیرامون سازوکارهای مناسب تامین مالی زنجیره های بخش کشاورزی ((AVCF، داشته باشند.
توصیه هایی برای مدیریت و نظارت بر برنامه ها
در مورد شاخص های کلیدی عملکرد توافقکنید!
برخلاف بخش اعتبارات خرد، هیچ شاخص عملکردی متعارفی در خصوص نحوه تامین مالی زنجیره های کشاورزی معرفی و تاکید نشده است.
شاخص هایی که باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:
•مشارکت بیشتر تولید کنندگان هدف (از نظرتعداد و سطح مشارکت)
•افزایش حجم فروش تولید کنندگان اولیه (فروش ناخالص)
•افزایش ارزش افزوده تولید کنندگان اولیه (درآمد)
•ارزش اعتبارات (دسترسی بیشتر به منابع تجاری در تمام سطوح زنجیره ارزش)
•کیفیت اوراق بهادار اعتباری (درصد بازپرداخت تعهدات، وام و یا تحویل جنسی کالا)
•پایداری خدمات مالی مربوطه (هزینه وام دهی در مقابل بهره و هزینه ها، و در صورت لزوم، درصد بازپرداخت وام)
بر بازگشت سرمایه گذاری ها تاکید و نظارت کنید!
حمایت های مالی بلاعوض باید به عنوان نوعی سرمایه گذاری تلقی شود که بازده اجتماعی به ارمغان می آورد. بازده اجتماعی را نیز، می توان در قالب شاخص های توافق شده و کلیدی عملکرد اندازه گیری کرد. نسبت میان کل سرمایه گذاری اهداکنندگان[20] و کل افزایش ارزش افزوده(درآمد) برای تولید کنندگان اولیه را می توان به عنوان شاخص تحقق این اهداف منظور نمود.
مدیریت مطلوب را تضمین کنید!
ترتیبات مالی مطلوب در درون زنجیره ها باید از نظر میزان اثربخشی ورضایت آفرینی برای دست اندرکاران، به ویژه تولید کنندگان اولیه، مورد پایش واقع شود. همین ملاحظات را باید در خصوص امکان پوشش تعداد بیشتری از گروه های تولیدی مد نظر قرار داد. یک اهدا کننده می تواند نقش سازنده ای در طراحی و تشویق روابط و همزیستی تجاری ایفا نماید. خطر سوءاستفاده "غارتگرانه" ناشی ازیک رابطه نامناسب را نیز می توان با اعمال سازوکارقیمت گذاری شفاف برای کالاها و خدمات مالی و با نظارت موثر در محل، کاهش داد.
خروج خود را برنامه ریزی کنید!
تحقق فعالیت های خوداتکا و زنجیره ارزش اعتبار-مدار باید به سمت شرایطی هموار به نفع تامین کنندگان مالی محلی حرکت کند تا فرایند تامین مالی مستقلانه زنجیره ها تسهیل شود. این استراتژی خروج طبیعی (تدریجی) ، تا آنجا که به برنامه های کمک مالی مربوط می شود، باید در مورد اهدا کنندگان عملیاتی گردد. شرایط خروج و شاخص های عملکردی مورد استفاده برای ارزیابی آن، باید در طراحی کسب و کار و فعالیت های درون آن بخوبی تعریف شوند.
3- اصول و دیدگاه های کلی برای آژانس های توسعه
تنوع در میان زنجیره های ارزش
تنوع بخشی به فعالیت ها و روش های دیگر کاهش خطر در فعالیت های زنجیره ارزش، از ملاحظات مهم قلمداد می شوند. جوانب احتیاطی در تمرکز بر روی یک بخش یا زنجیره واحد را مد نظر داشته باشید. گرچه، تخصصی نمودن فعالیت ها عنصر مهمی در دستیابی به رقابت پذیری تلقی می شود، ولی خطراتی رانیز برای فعالان کسب و کار در داخل زنجیره وسرمایه گذاران خواهد داشت.
ضعف در هر یک از حلقه های زنجیره می تواند ریسک تأمین مالی را در سایر حلقه های آن افزایش دهد.
تصمیمات موثر در روند تامین مالی عمدتاً ناشی از سلامت و قدرت زنجیره یا بخش، از جمله جریان نقدینگی و رشد فزاینده کالاها در آن بوده و کمتر تحت تاثیر وثیقه گذاری سنتی کسب و کارها یا فعالان منفرد قرار می گیرد.
پایداری تامین مالی زنجیره های ارزش به سطح دانش و بینش فعالان بستگی دارد.
محرکان یک زنجیره ارزش، که اغلب همان کسب و کارهای درگیر در فرآوری و بازاریابی محصولات کشاورزی هستند، نسبت به موسسه های تامین مالی، شناخت بهتر و بیشتری از کسب و کار و فعالان درون زنجیره دارند.
زیرساخت یک عنصر حیاتی است.!
جوامع کشاورزی اغلب فاقد زیرساخت های لازم برای تلاش و مشارکت در رشد و تقویت امنیت غذایی و / یا سبد صادرات کشور هستند. اصولاً، شکاف قابل توجهی در خدمات پایه همچون تامین برق غیر قابل اعتماد برای راه اندازی ماشین آلات وتجهیزات فرآوری، کمبود امکانات ذخیره سازی برای حفظ وتضمین کیفیت محصول، سیستم های جاده ای توسعه نیافته برای تحویل سریع و کاهش فساد محصول، فقدان سازه های گلخانه ای برای کشت مستمر و افزایش عملکرد، و منابع آب ناکافی و فن آوری ضعیف برای آبیاری و دیگر فعالیت های کشاورزی، دیده می شود. ساخت و تامین این زیرساخت ها هزینه زیادی در بر داشته و لذا سیاست گذاران بمنظورغلبه بر این موانع، باید بخش کشاورزی را در اولویت لازم قرار دهند.
قوانین و مقررات حمایتی برای موفقیت زنجیره ارزش ضروری هستند.
سیاستگذاران نقش مهمی در بسترسازی مناسب فعالیت ها دارند. قانونگذاری می تواند مسائل مربوط به تامین مالی را هدف قرار داده و مثلاً مقررات حاکم برمؤسسات مالی خرد تا حمایت از توسعه انبارهای مدیریت شده را تنظیم و در نتیجه، اطمینان در وثیقه گذاری را بهبود بخشد. قوانین و مقررات مطلوب می توانند محصول را تایید نموده، شرکت های کشت و صنعت را ثبت، استانداردهای صنعتی را توسعه، بازارهای داخلی و بین المللی را باز و به عنوان بستری برای حمایت از سایرزیرمجموعه های بخش کشاورزی عمل کنند. برای دست اندرکاران، تسهیل گران و سیاست گذاران، درک مشکلات قانونی و چگونگی غلبه بر آن آنها، می تواند تغییرات مهمی در فرایند قانون گذاری و بستر سازی مناسب فعالیت ها ایجاد کند.
درک محدودیت ها در تامین مالی زنجیره ارزش
برای احتیاط، دو دلیل باید مورد توجه قرار گیرد. نخست آنکه، یکپارچه سازی زنجیره ارزش لزوماً برای همه فعالان درگیر مناسب نخواهد بود وکمترین تاثیر آن، حاشیه رانی تعاملات قوی در زنجیره است. تامین مالی زنجیره نمی تواند با نابرابری های ذاتی حاکم بر برخی روابط درون زنجیره ای مقابله کند. اعمال "مدیریت" از طریق سیاست ها وفرامین آن، مورد نیاز است. دوم، تامین مالی می تواند تنها نیازهای مالی مربوط به زنجیره را مورد توجه قرار دهد که در این صورت، شرایط برای ترویج خدمات مالی گسترده به تمام خانوارها و کسب و کارها نیز باید مد نظر قرار گیرد. تامین مالی زنجیره ارزش، جایگاه مهمی در تامین مالی کشاورزی دارد و موجب رونق (و نه جایگزین) نظام تامین مالی متعارف می شود. مهمتر آنکه؛ رویکرد یکپارچگی، ساختارمندی و رقابت-محوری بازار آن، زمینه تکامل تامین مالی متعارف، دسترسی بیشتر به سرمایه و کاهش ریسک برای بهره بردار و سرمایه گذار را بدنبال خواهد داشت.
4- سوالات متداول
وجه اشتراک و تاثیر متقابل تامین مالی زنجیره های ارزش در بخش کشاورزی با توسعه سرمایه گذاری کشاورزی، کدام است؟
تامین مالی زنجیره های بخش، رویکردی برای تامین مالی کشاورزی است که به خوبی برای بخش هایی با روابط سازماندهی شده یا حداقل تا حدی سازماندهی شده بازار زنجیره ارزش، جواب داده و البته برای سناریوهای فروش های اظطراری مناسب نیست. تامین مالی زنجیره ها، بخشی از سرمایه گذاری درفرآیند توسعه قلمداد می شود که می تواند هزینه های تعامل و خطرات را کاهش دهد، در نتیجه، بهبود روند بهره وری وفراگیری در تامین مالی کشاورزی را بدنبال خواهد داشت.
آیا یک نهاد کمک کننده (وام بلاعوض) یا بانک توسعه ای باید مستقیماً منابع مالی یک زنجیره ارزش را تامین کند؟
اغلب، برای نهاد های کمک کننده یا توسعه ای، اعطای وام یا سرمایه گذاری مستقیم در یک زنجیره ارزش یا مجموعه ای از زنجیره های ارزش نوظهور، توصیه نمی شود. در مقابل، بهتر است با استفاده از سازوکار تامین اعتبارات مالی خود، برای جذب و فعال سازی موسسه های تامین کننده محلی یا در صورت نیاز، بین المللی، استفاده کنند.
تفاوت بین "زنجیره ارزش" و "زنجیره عرضه" چیست؟
این دو اصطلاح اغلب به جای هم استفاده می شود. با این حال، اصطلاح "زنجیره ارزش" بر ارزش افزوده در هر یک از حلقه های زنجیره تاکید دارد. نهایتاً، هر دو مفهوم در جهت تامین نیازهای بازار هدف عمل می کنند.
آیا نهادهای توسعه ای بین المللی باید اجرای پروژه های تامین مالی زنجیره های ارزش بخش کشاورزی را نیز بر عهده بگیرند؟
تامین مالی زنجیره ها در بخش کشاورزی رویکردی برای تامین مالی پروژه های توسعه ای کشاورزی است. البته این ایده، خود یک هدف نیست ولی بستری برای اهداف برتر در بخش بشمار می رود. این نوع تامین مالی پروژه ها، به شرط نمایش و ترویج استفاده، درک فرایند کار و دسترسی بهتر به منابع مالی-اعتباری، توصیه می شود.
چگونه اهداکنندگان می توانند در تحقق نوآوری ها مشارکت کنند ؟
نوآوری در فرایند و کاهش خطر، دو حوزه مهم ارزیابی می شوند و دستیابی به آنها صرفاً از طریق به اشتراک گذاری دانش، تجربه، تبادل دیدارهای میدانی و ایجاد فرصت هایی برای بهبود جریان اطلاعات میسر است. اهدا کنندگان(وام های بلاعوض) همچنین می تواند با مشارکت درهزینه ها و / یا تقبل خطرات احتمالی، نوآوری های شکست خورده را مدیریت کنند.
تهیه شده توسط: کالوین میلر
کارشناس ارشد، گروه کشاورزی و تجارت
بخش زیرساخت های روستایی و صنایع کشاورزی،
سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) پایان
[1]Value Chain
[2]International Fund for Agricultural Development of the United Nations
[3]“Value Chain Finance” (VCF)
[4]“farm-to-fork”
[5]Agricultural Value Chain Finance (AVCF)
[6]Business models
[7]A particular end market
[8]Contract Farming
[9] Contract Farming
[10]Facilitator-driven models
[11]Non-Governmental Organizations (NGOs)
[12]Factoring
[13]Microfinance Institutions (MFIs)
[14]Grant-funded interventions
[15]Temporary start-up measure
[16]Debt financing
[17]local supply chain
[18]The FSP
[19]Chain Agent
[20]تامین کنندگان منابع مالی بلاعوض(Grant)
مترجم و ویراستار: احمد یوسفی؛ کارشناس مشاور روابط عمومی و امور بین الملل شرکت مادر تخصصی صندوق حمایت از توسعه سرمایه گذاری در بخش کشاورزی
بهمن ماه 1396